حال این روزهایم
سلام قشنگترین واژه زندگیم عزیزم مامان قشنگم این روزا خیلی دلتنگی عزیز و خاله های شمالی رو دارم دلم لک زده برا اونجا این غربت و غریبی و و ادمای اینجا خیلی ازارم میده حرفاشون برخورداشون سردی رفتاراشن عذاب اوره برام طاهای مامان تو هم خدارو شکر این روزا دیگه شیر تو فراموش کردی غذا و میوه عالی میخوری دیشب با بابایی رفتیم خرید کت و شلوار و کفش اما چیزی پسند نشد ایشالله امشب قراره بریم ببینم میشه برا بابایی خرید رد باب دلم این روزا کمتر میزارمت بابایی برتت پایین اخه اونجا میری بهانه گیری میکنی و نمیخوام بد عادت بشی و از طرفی هم برخوردای اینجا خیلی اشفتم کرده اما وجود تو وباباییی بهم دلگرمی میده و ارامش خیلی دلم شکسته مامانی اشکام تو چشام ...
نویسنده :
هستی
15:00